کاش دست کم مجموعه جیرانی از قسمت هیجده و نوزده به بعد، دیگر پخش نمی‌شد تا خاطره یک سریال خوش ساخت و جذاب اما بدون پایان در ذهن مخاطب باقی ماند و نه یک سریال آزاردهنده و کاریکاتور گونه.

گروه فرهنگی مشرق- هردو مجموعه سیما در ماه‌های آخر تابستان با هم شروع شدند. پخش تیزرهای"تنهایی لیلا" و "تعبیر وارونه یک رویا" نوید فصل خوبی برای سیما را می دادند. تنهایی لیلا اگرچه در قسمت‌های پایانی کم رمق شد و به قوت قسمت‌های ابتدایی‌اش نبود اما به هر حال مجموعه‌ای بود که مخاطب را ناراحت و عصبی رها نمی‌کرد. اتفاقی که درباره " تعبیر وارونه یک رویا" افتاد.
جیرانی بعد از" مرگ تدریجی یک رویا" و چند فیلمی که بعد از آن ساخت این‌بار دوباره به سراغ سریال سازی آمده بود تا شاید موفقیت سریال قبلیش را تکرار کند.
سریال پیشین او اگرچه درباره طبقه فرهیخته و شبه روشنفکرها بود و ظاهرا این موضوعات چندان به دل مخاطب عام نمی‌نشستند، اما این مجموعه  به واسطه ساختار محکم و تعلیق استادانه ای که از کار درآمده بود توانست درزمره پرمخاطب ترین سریال ها قرار گیرد.

بمبی که در

حالا جیرانی آمده بود تا با موضوعی داغ و ملتهب و در شرایطی که مذاکرات تازه داشت به سرانجام می‌رسید دوباره تجربه موفق مجموعه قبلیش را تکرار کند. نوع کارش تقریبا شبیه مجموعه قبلی بود اما کمی جمع و جورتر. تهیه کننده آن کار – آرمان زرین کوب- انگار دستش را بیشتر باز گذاشته بود تا تجربه های متفاوت تصویری داشته باشد و از جمع بیشتری بازیگر استفاده کند و با حوصله تر کار را پیش ببرد.
اما آنچه به این کار صدمه زد فیلمنامه چند قسمت پایانی بود.

بمبی که در

مرگ تدریجی یک رویا خوب شروع شد. شخصیت پردازی‌های تقریبا درست و لحظه پردازی‌های ماهرانه‌ای که منجر به ایجاد تعلیق‌هایی استادانه می‌شد چیزی حدود بیست قسمت مخاطب را به دنبال خود کشاند. اما از آن‌پس یکباره همه چیز تبدیل به فاجعه ای غیرقابل باور شد. انگار بمبی میان کار ترکیده بود و همه چیز را نابود کرده بود. بمبی که معلوم نبود چه‌کسی آن را به جیرانی هدیه داده بود. نویسنده، تهیه کننده، مدیران بالادستی یا شاید خود جیرانی منشاء این انفجار بود.

جسارت جیرانی در رفتن به سراغ سوژه ای داغ و تمرکز بر نیروهای امنیتی و سربازان گنمام امام زمان ستودنی بود. ساختن فیلم‌هایی حماسی و قهرمان محور درباره نیروهای امنیتی کاری است که در هالیوود بخش عمده ای از تولیدات سینمایی آنجا را تشکیل می‌دهد، اما در اینجا هیچکس به هر دلیلی به سراغش نمی‌رود.
تا نیمه های مجموعه طوری کار جلو می رفت که همه شخصیت های امنیتی فیلم را کاملا باور می‌کردند. در همذات پنداری با آن تردید نداشتند و در صحنه ترور دلشان با فیلم بود و مخاطبان برای دیدن نتیجه کار تیم عملیات ضدترور اوج هیجان را تجربه کردند. بازی خوب و دلچسب امیر جعفری یکبار دیگر موجب شد تا همه بجای خودنمایی و  اطوارهای یک بازیگر، هنرنمایی زیبای او را ببینند. ارجمند هم تا قسمت بیست کارش ستودنی و استادانه بود.

بمبی که در

اما یکباره و در چند قسمت پایانی همه چیز به هم ریخت. توقفی در کار نبود. حتی عقب گرد هم نبود. یک انفجار تمام عیار بود که همه داشته های مجموعه را روی هوا می برد.

قسمت یکی مانده به آخر که اصلا بی سرو ته بود. انگار قرار بود همه چیز فقط یک‌جوری جمع و جور شود. همه همدیگر را کشتند و بعد،  حتی تیتراژ پایانی هم پخش نشد. تقریبا همان وقت همه مطمئن بودند که قسمت پایانی جذابی نخواهند دید. اما نه دیگر تا این اندازه بی چفت و بست.

بمبی که در

قسمت آخر  قسمت آخر بیشتر به یک کاریکاتور می ماند. نیروی امنیتی که دختر و دامادش گرگان گرفته شده بودند یکباره مثل سوپرمن از دل صحرا و دشت خود را به ارمنستان می رود و یک راست می رود سراغ دو نفری که رییس ماجرای ترور بودند و تق تق و پیروزی و تمام... برای خالی نبودن عریضه تیری هم به سیاوش مشرقی می خورد و کارگردان با "ای ایران" یزدانی تلاش می کند تا کمی مخاطب را از شوک درآورد اما نمی شود.

اصلا او اگر جای آن دو رییس را می دانست دیگر چه نیازی به این همه ماموریت و جستجو و ...بود. از همان اول می‌رفت سراغشان و همه را در همان قسمت اول به‌درک واصل می‌کرد و تمام.

بمبی که در


آنجا بود که خیلی‌ها آرزو کردند کاش جیرانی این مجموعه را نمی‌ساخت. کاش نیروهای امنیتی تا به این حد مظلومانه نمود تصویریشان را در صفحه تلویزیون نمی دیدند. نیروهای امنیتی که بی هیچ چشمداشتی از دادن جانشان هم دریغ ندارند و حالا باید تصویری اینچنین از خود ببینند.
اصلا همه چیز بیشتر به یک بازی شبیه بود. شاید اگر این کار یک نمایش بود شاید بیشتر می شد باورش کرد. امنیتی ها کلا سه چهار نفر بودند و تروریست‌هاهم سه چهار نفر...برای دستگرمی با هم بازی می کردند و دست آخر یکی از امنیتی ها عصبانی می شد و یکراست می رفت توی لانه زنبور و همه را یک تنه می کشت و بازی تمام می شد.

بمبی که در

به همین سادگی پرونده سریالی که درخشان شروع شده بود و می‌توانست از بهترین‌های سیما باشد بسته شد. کاش دست کم مجموعه جیرانی از قسمت هیجده و نوزده به بعد، دیگر پخش نمی‌شد تا خاطره یک سریال خوش ساخت و جذاب اما بدون پایان در ذهن مخاطب باقی ماند و نه یک سریال آزاردهنده و کاریکاتور گونه.

نمی‌دانم چه کسی این بمب که قسمت بیست به بعد را ترکاند در دامان جیرانی و مجموعه گذاشت. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که این مجموعه یکباره در دو سه قسمت همه چیز را از بین برد اما می‌دانم که جیرانی به اندازه‌ای در کارش تبحر دارد و سینما را بلد است و می‌فهمد که چند قسمت آخر دستپخت او نباشد.  تقریبا از این موضوع اطمینان دارم اما این موضوع چیزی از خطای جیرانی کم نمی‌کند. با هر توجیه و دلیلی این اتفاق افتاده باشد و حتی اگر این چند قسمت به او تحمیل شده باشد او نباید زیر بارش می رفت و نباید اجازه می‌داد مجموعه ای خوب و دیدنی به چنین سرنوشتی مبتلا شود.
مجموعه تعبیر وارونه یک رویا مجموعه ای خوش ساخت و جذاب بود که در چند قسمت پایانی با چیزی شبیه انفجار همه آنچه کاشته بود را به فنا داد و یک خاطره تلخ برای مردم باقی گذاشت. خاطره ای تلخ که دوباره باعث شد مردم بگویند" کارگردان‌های ایرانی بلد نیستند فیلم‌ها و سریال‌هایشان را تمام کنند"

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 68
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 13
  • ناشناس ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    واقعا خیلی فیلمو بد تموم کردن.
  • تورج ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فاجعه بود کجای کارید شما ؟
  • اهوازی ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    در پایان فیلم موساد موفق میشود یک زن و مرد ایرانی را بدزدد.گرچه این زن و مرد آدمهای بدلی هستند اما موساد آنها را می دزدد و به کشور همسایه می برد و در نهایت آن مرد را میکشد.پس عملیات موساد موفق بود.در ضمن مامور امنیتی ایران بدون توجیه و هماهنگی به شخص فریب خورده داستان هاشم جاوید میگوید که به رویا بگو بیا با ما همکاری کن در صورتیکه چنین تصمیمی باید بصورت جمعی با اطلاع مافوق گرفته شده و اگر قرار است خانم رویا همکاری کند باید توسط نیروها توجیه و تضمین های لازم به وی داده دشود.در این سریال تلیف ساعت رویا که ردیاب داشت مشخص نشد و معلوم نیست چرا درب منزل مهندس هسته ای دوربین تهیه نشد و چرا سیستم امنیتی با وجود اینکه میدانست ربایندگان در ارمنستان هستند و قبلا آنجا ردیاب کارگذاشته بودند اما نیروی کمکی و عملیاتی نفرستاد و نیروی امنیتی ایرانی با اتوبوس سرجاده به کشور همسایه رفت.معلوم نیست چرا نیروی امنیتی یک عملیات سری را به این خانم و اون خانم آقای روانبخش اطلاع داد و چرا با وجود عزیمت آنها به فرانسه در آنجا برای شناسایی شبکه آنها را تعقیب نکرد؟؟؟.والسلام.
  • هادی ۱۲:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    با تشکر از نقد مناسبتون یه کم از عصبانیت ما در بی شعور حساب کردن مخاطب و ظلم به نظام و انقلاب و سربازان و گمنام اون کم کرد مثلا نیروی امنیتی بدون پوشش دم در منزل مهندس هسته ای تیر بخوره با اون ته مونده جونش به جای اطلاع به مافوق خودش رو کشون کشون میرسونه تا به ماشین تروریستها که به طور منطقی بعد از عملیات باید سریع عوضش کنن ردیاب نصب میکنه یا رها شدن تنها در بیابونش که فاجعه فاجعه بود
  • ناشناس ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فکر کنم نویسنده اصلا سریال ندیده.چون می نویسه " اصلا او اگر جای آن دو رییس را می دانست دیگر چه نیازی به این همه ماموریت و جستجو و ...بود. از همان اول می‌رفت سراغشان و همه را در همان قسمت اول به‌درک واصل می‌کرد و تمام. " چون اگر سریال را دنبال کرده بود می فهمید ژاله معید با کار گذاشتن یک ردیاب در محل استقرار جاسوسان باعث شناسایی محل اختفاشون شد
  • هادی ۱۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    با تشکر از نقد مناسبتون یه کم از عصبانیت ما در بی شعور حساب کردن مخاطب و ظلم به نظام و انقلاب و سربازان و گمنام اون کم کرد مثلا نیروی امنیتی بدون پوشش دم در منزل مهندس هسته ای تیر بخوره با اون ته مونده جونش به جای اطلاع به مافوق خودش رو کشون کشون میرسونه تا به ماشین تروریستها که به طور منطقی بعد از عملیات باید سریع عوضش کنن ردیاب نصب میکنه یا رها شدن تنها در بیابونش که فاجعه فاجعه بود
  • ۱۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    احتمالا نظارت واجا تو قسمتهای پایانی سریال کمرنگ شده بود
  • ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    هر دوتا فیلم فاجعه بود فاجعه افتضاح تکرار نشدی و غیر قابل تحمل. مخصوصا تنهایی لیلا
  • تورج ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فاجعه بود کجای کارید شما ؟
  • علی ۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    پیش از این فیلمی تلویزیونی پخش شد که دستمایه اش همین ماجرا بود ـ یعنی بجای دانشمند هسته ای، یک نفر شبیه او را جایگزین میکنند و در نهایت این فرد بدست تروریستها به شهادت میرسد منتهی کاملا متفاوت با این قصه ای که در فیلم جیرانی است. همچنین دانشمند هسته ای آن فیلم مردی است با سن و سالی بالای پنجاه سال! با این توصیف معلوم نیست ماجرای واقعی چه بوده است و کدام یک از این دو فیلم به واقعیت بیشتر وفادار بوده اند؟ در فیلم جیرانی نمیدانم چرا قحط الرجال است! همه کارهای امنیتی را اجباراً سه ـ چهار نفر انجام میدهند. مثلا متخصص امور الکترونیک و شنود و.... پا میشود میرود سراغ عملیات تعقیب و موارد متعددی از این دست. در کل ماموران امنیتی را بی توشه و توان و البته بی عرضه نشان داد که در افکار عمومی تأثیر بدی خواهد داشت. البته بی انصافی است اگر نقاط قوت سریال را نادیده بگیریم. شخصیت پردازی ها نسبتاً خوب بود. ساختار قابل قبول و خط دراماتیک مستحکمی داشت ولی سیر داستان و برخی فضاسازی ها منطقی به نظر نمیرسید که این شاید نشان دهنده فشار یا اعمال سلیقه به کارگردان بوده است.
  • یک هفتاد میلیونیوم ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    از همه بدتر نتیجه همکاری با ماموران اطلاعاتی ایران: 1- یهودی که ابتدای فیلم همکاری می کرد در نهایت جسدش سر از زباله دانی در آورد. 2- هاشم جاوید پس از همکاری و به راحتی کشته میشه. 3- سیاوش مشرقی راحت دزدیده میشه و به راحتی کشته میشه.
  • ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    منم میخواستم همین رو بگم نویسنده این نقد، خودش سوتی داده و بدون دیدن درست سریال، نشسته نظر داده از کجا معلوم که بقیه بخش های سریال رو هم همینطوری بی دقت دیده و نظر داده؟؟ ولی انصافا یکی دو نکته از نقدش منصفانه و درست بود
  • ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    حیف هزینه ای که بابت این سریال شد چه چیزی را به مخاطب نشان داد فیلمی که سر و ته نداشت
  • محمد جوادی ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    این نکات توجه من رو جلب کرد 1- ردیاب جی پی اس بود که داخل ساختمان کار ایی ندارد 2- ارمنستان نیروی پلیس یا اطلاعاتی ندارد 3- ارمنستان پلیس راهنمایی و رانندگی هم ندارد 4- وقتی فیلم امنیتی میسازید میتوانید قبح مشروب خواری و نمایش آنرا در هم بشکنید 5- بچه های شوش اینقدر هالو نیستند البته بلا نسبت 6- روانبخش را ترور میکنند تا او به اتاق ژاله معید دسترسی داشته باشد و اطلاعاتی را بدزد اما پس از پخش این قسمتها یادشان می افتد با عشق و عاشقی هم میتوانند معید را به موساد برسانند و فیلمنامه را تغییر میدهند 7- در این فیلم چند خانم نقش بازی کرده بودند اما دو نفرشان دیوانه شدند آیا جامعه ما اینگونه است 8- عاشقی که اصرار دارد تا روانبخش ماجرای ازدواجشان را حتی در بیمارستان به همسرش بگوید تا او انتقام بگیرد و نشان میدهد از این بابت خیلی راضی شده است به یکباره خیلی دلرحم میشود و از دیدن وضعیت زن و بچه های روانبخش آشفته شده و برای اینکه فرزندان روانبخش نفهمند پدرشان جاسوس است در کمال آرامش او را به قتل میرساند 9- گذرنامه مامور 007 همیشه همراهش هست 10- ماموری که پیتزا را تجسس میکند بسادگی آب خوردن کشته میشود 11- سه مامور دزدیدن دانشمند ما اصلا دیده نمیشوند فقط حرفشان هست 12- رشت اینهمه باران نمیبارد 13- وقتی میخواهند اطلاعات را از یک خائن بخرند هرگز مسئولین رده بالای موساد با او ارتباط برقرار نمیکنند
  • حمید ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    آقای جیرانی الفبای اطلاعات رو هم نمی دانند
  • ناشناس ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    اخر سریال بیشتر به به یه سرکاری شبیه بود،
  • سیادت ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    اتفاقا کار از جایی که تغقیب برازنده توسط رویا و هاشم شروع به تعقیب برازنده کردن از هم پاشید . خودتان هم اشاره مردید که یک بازی مسخره بود بین 4 نفر مامور ایرانی با چند تا جاسوس زپرتی که راحت میشد رد همشون رو زد . .ولی بازهم منتظر نجات داستان بودیم اما انفجارهای پیاپی در قسمت های پایانی بازی خوب بازیگران را به نابودی کشوند.
  • معلم ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    متاسفانه این فیلم کل تشکیلات اطلاعاتی وامنیتی کشوررا تخریب کرد
  • سلام ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    با جیرانی مصاحبه کنید
  • ۱۴:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    "بد" خیلی برا این سریال کمه. فاجعه بود. کارکنان وزارت اطلاعات رو احساسی و ناکارآمد نشون داده بود.
  • تورج ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فاجعه بود کجای کارید شما ؟
  • ۱۵:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    ضعف در شخصیت پردازی در باره نیروهای امنیتی هم صدق می کند. سوال این است که اینها رییس ندارند؟ سرخود در باره مهمترین کیس امنیتی کشور تصمیم می گیرند؟ سابقه شان چیست؟چرا در زندگی شخصی خود دچار ضعف هستند؟ چرا همیشه مغموم و دژم و افسرده اند؟ بلایی که جیرانی بر سر سوژه نازل کرده، باعث می شود که ما شخصیت های کاریکاتوری و بی هویتی را ببنیم که در «فاجعه» غوطه ورند و سرگردان به این سو آن سو می روند… نمونه عیان، شخصیت «ژاله» است که معلوم نیست چرا حاضر به همکاری با دستگاه امنیتی می شود و چرا دفعتاً روانبخش را می کشد! این روایتگری دسته چندم و بی معنی، بعید است در فیلم کوتاه مستند یک جوان شهرستانی رخ دهد، اما در سیمای ملی به ید پرتوان جیرانی رخ داده است! همه اینها نشانه این است که جیرانی عزیز، تابحال فیلم پلیسی و اکشن امنیتی ندیده است! شاید هم دیده ولی خوشش نیامده… که اگر به این ژانر علاقه مند بود و در آن تجربه ای داشت چنین افتضاحی به بار نمی آمد.
  • هادی ۱۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    با تشکر از نقد مناسبتون یه کم از عصبانیت ما در بی شعور حساب کردن مخاطب و ظلم به نظام و انقلاب و سربازان و گمنام اون کم کرد مثلا نیروی امنیتی بدون پوشش دم در منزل مهندس هسته ای تیر بخوره با اون ته مونده جونش به جای اطلاع به مافوق خودش رو کشون کشون میرسونه تا به ماشین تروریستها که به طور منطقی بعد از عملیات باید سریع عوضش کنن ردیاب نصب میکنه یا رها شدن تنها در بیابونش که فاجعه فاجعه بود
  • ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    از همه جاش فاجعه بارتر اون جا که مامور امنیتی بی هیچ امکاناتی با پای پیاده یا با اتوبوس ور میداره تو دل بیابون می ره ارمنستان خدای مننننننننننننن
  • ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    آخرش اونا گریه می کردن ما می خندیدیم .. در حق سیستم کاملا حرفه ای اطلاعاتی ما اجحاف بدی شد
  • ۱۵:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    واقعا افتضاح تموم شد
  • ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    ول کردن جنازه یه خارجی که بواسطه همکاریش کشته شده تو بیابون وسط آشغالها اصلا در شان وزارت نبود واینی که یه نفر به تنهایی با اتوبوس میره و با یه سلاح کمری همرو میکشه کلا فانتیزی بود
  • وحید ۱۶:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    یعنی فاجعه تموم شد.چی بود این آخه.آبرو بچه های اطلاعاتم برد.
  • تورج ۱۶:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فاجعه بود کجای کارید شما ؟
  • ۱۷:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    از همه بدتر اینکه نیروی اطلاعات رو اصلا مذهبی و مقید نشون نمیداد و نهایتا وطن پرست معرفی شدن حتی وقتی کلت رو گذاشت رو پیشونی تروریسته گفت به روح زنم حرف نزنی میکشمت ...
  • ۱۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    سربازهاي كلانتري علي اباد از نيروهاي امنيتي كه توى اين سريال نشون دادن باهوشتر و كاربلدتر هستن
  • .... ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    ما که یادمون نیست اینهمه بارون کی تو پایتخت اومده خیلی فیلم بارونی بود چطور پس میگن سدهای تهرون خالیه؟ اسراف آب خیلی توفیلم دیده میشد
  • TM ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    ماشالا به شما. یعنی تموم سریالونشستی دیدی؟؟؟
  • میلاد ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    خوب اگه معید ردیاب گذاشته بود پس چرا بازم داشتن فیلم بازی میکردن و دوما اصلا الا با گوشی ها میشه همه روو ردیابی کرد و صد تا راه دیگه کرد ولی تو این فیلم از ابتدایی ترین راه استفاده شده که غلط است. همچنین مامور گذاشتن جلوی خونه که کلا ابهت ماموران رو زیر سوال برد و .......
  • ۱۸:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    نیروی های امنیتی تو این فیلم ابتدایی ترین کارای امنیتی رو هم بلد نبودن
  • ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    انصافا دلشون خوش سریال ساختن!!!
  • ناشناس ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    واقعا ضایع بود مرز ایران همین جوریه که یه نفر رد شه یا ماشین کلا مرز ای که جاده دارن به گمرگ مرزی مرسند که ایست بازرسی عجیب دارن تازه اگه بخوان از کوه برن که شرایط سختره ..... من تمام دوران سربازیمو روزی 12 ساعت پست میدادم از مناطق مرزی با دیدن این فیلم دلم به حال خودم سوخت که این فیلمو میدیدم
  • آقای محترم ۱۸:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    آقای جیرانی گفته بود این داستان برگرفته از واقعیت بوده.درسته؟ اگه اینجوری باشه حتما این اتفاقات تو واقعیت افتاده دیگه؟!
  • poyan ۱۹:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    اقای جوادی رشت از 12 ماه 11 ماه بارون میاد
  • ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    اگه کسی فهمید قضیه چیه به ما هم بگه، قسمتی که ارجمند با تهدید اسلحه مجبور میشه همکارش رو از تروریست جدا کنه، کاری که میشد با یه کشیده هم انجامش داد!!! نشون دادن این قسمت چه معنی میده؟ و تروریستی که با تهدید اسلحه جیکش در نمیاد ولی با چند تا جمله متحول میشه و اندازه چند تا زونکن اعتراف میکنه
  • ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    همه چی که نباید افسانه ای باشه که.... بالاخره خیلی چیزا حقیقته...خب میخواستی چیکارش کنن جنازه رو...واسش مراسم برگزار میکردن؟؟!! بعدشم ، شما دوست داشتی مثلا با هلیکوپتر و با یه اسلحه سنگین بره؟؟؟ در ضمن اگرم بخوایید اینقدر گیر بدید که کلا همه فیلم های ایرانی و خارجی گند زدن که... اگه شما بلدید برید یه فیلم بدون مشکل بسازین... کلا ما ایرانیا فقط بلدیم حرف بزنیم و انتقاد الکی کنیم
  • ۲۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    فیلم قشنگی بود اما برای آخرش برنامه نداشتند ...
  • ۲۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    خداوکیلی چقدر خنیدیم اخرای فیلم ینی ترکیده بودم از خنده
  • اراکی ۲۲:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    نیروهای اطلاعاتی در این سریال براحتی و بر اثر غفلت و سهل انگاری کشته میشدند ! مسئول پرونده و مدیران ارشد این کیس شخصا در دستگیری ها و تعقیب و گریزها حضور داشتند و خود عملیات هم انجام میدادند ! نیروهای اطلاعاتی را عناصر عجول ، کم ظرفیت ، عصبانی و بعضا غیر قابل کنترل نشان دادند ! هیچ مسئول و مدیر اطلاعاتی و امنیتی به روی نیروهای تحت امر خود اسلحه نمیکشد و در این فیلم خلاف این ادعا به تصویر کشیده شد ! افسر اطلاعاتی در نقطه مرزی و بیابان رها میشود تا خود به کشور ارمنستان وارد و گرو گانها را آزاد کند !! موضوع افشای جاسوس بودن به همسر سوژه (جاسوس) امری غیر حرفه ای و هیچ توجیه منطقی برای آن وجود نداشت که در این فیلم به این مهم بی توجهی شده بود و.... بهتر بود آقای جیرانی حداقل از نیروهای خبره ، قدیمی و کار کشته وزارت اطلاعات در ساخت این فیلم استفاده میکرد .
  • آرمين ۲۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    خوب دوستان بخش اعظمي از نقاط ضعف فيلم را بيان كردند. بايد توجه داشته باشيم كه فيلم و سريال سازي در مقوله امنيتي سرخود امكان پذير نيست. مسلما اين سريال هم سفارشي بوده و البته بايد ديد نيروي امنيتي كه اين داستان بكر به ذهنش خطور كرده و سرانجام به مرحله ساخت رسيده چه كسي بوده هست؟ تا اونجا كه خاطرم هست مرحوم سعيد امامي هم چند تا از اين فيلمنامه هاي بكر تو چنته داشته و مطرح هم كرده. در كل اگر بهترين افراد دست اندكار سينماي جهان رو براي هجو كردن نيروي امنيتي ايران استخدام ميكردند اينقدر كه اين سريال موفق شد اونا موفق نميشدند. بد نيست قبل از اينكه سريال بسازند يك بار كتاب By way of deception رو ميخوندند لااقل هجويه درست نميكردند.
  • ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    براي من سواله يعني چي وقتي كه مي دونن اونا سوار يك ون دارن از مرز خارج ميشن برا چي توكل اسلحه و كارتش رو گذاشت و رفت و پياده تو صحرا راه افتاد نميشد با هلي كوپتر بگردن دنبال اون ون ؟؟؟ يا اينكه يه نفر با توكل ميرفت؟؟ يا حتي مثلا توكل با ماشين ميرفت؟؟ اين بخشش خيلي غير منطقي بود يا اينكه وقتي صبح يك نيرو كشته شد يعني برنامه شون فاش شده چرا توي ساختمان را پر از نيروي امنيتي نكردن و فقط يك نفر را به عنوان محافظ قرار دادن يا اصلا اونا رو از ساختمان مي بردن اصلا چرا فك نكردن تروريست ها ممكنه توي خود ساختمون زندگي كنن اين فيلم بسيار غير منطقي بود
  • حمید ۲۳:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    سریالی که تا حالا بتونه قدرت سیستم امنیتی ایران رو نشون بده تا حالا ساخته نشده .به نظر من برا اول کار ی و برای ورود به ساخت این نوع سریالا همچین بد هم نبود. اطلاعات ایران قوی هست و اینو همه میدونن.با یه سریال وجه ی هیشکی خراب نمیشه
  • حمید ۲۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    سریالی که تا حالا بتونه قدرت سیستم امنیتی ایران رو نشون بده تا حالا ساخته نشده .به نظر من برا اول کار ی و برای ورود به ساخت این نوع سریالا همچین بد هم نبود. اطلاعات ایران قوی هست و اینو همه میدونن.با یه سریال وجه ی هیشکی خراب نمیشه
  • هادی ۰۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    دوستان سلام زیاد نگران نباشید چون نه اولیشه نه اخریش تو همه فیلمای پلیسی وامنیتی تاحالاساخته شده کودومش پایه واساس داشته که این داشته باشه
  • ۰۰:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    خدا رو شکر که از دوره نوجوانی برنامه های تلویزیون رو نمیبینم.واقعا سطح تمام برنامه ها پایینه.ماهواره هم که اصلا ارزش نداره.
  • علی ۰۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    به نظر من هدف از ساخت این سریال مسائل پرداختن به یه مسأله امنیتی نبود و در اصل در این غالب می خواستند چیز دیگه ای رو توی ذهن ایرانیها نهادینه کنن...اون هم سبک زندگی بود...البته از نوع غیر ایرانی دقت کنید: تقریباً در هیچ سکانسی دو نفر که با هم صحبت یا ملاقات داشتند بر خلاف زندگی ایرانی-اسلامی،به هم سلام نمی کردن و در کل تمام دیالوگها سرد و بی روح بود در کدام نقطه ایران و در کدام خانواده ایرانی از مهمون می پرسند چای،قهوه و یا نسکافه؟ و بعد هم آب خالی... اولین مؤلفه ی خانه های ایرانی فرشه که من تو فیلم ندیدم،همه توی خونه خودشون هم با کفش راه می رفتن... خونه ژاله رو که یکی از مدیران سازمان انرژی اتمی بود به یاد بیارید که چه دکوراسیونی داشت،همینطور خونه توکل،سیاوش و روانبخش ... هیچ کدوم به خونه های ایرانی شبیه نبود...اون فرد مستضعف جامعه که وضع و زندگی این افراد مهم و مسئول را توی فیلم می بینه به نظرتون چه فکری می کنه؟
  • ۰۲:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    جیرانی الفبایی مسایل امنیتی و اطلاعاتی رو هم نمیدونه اخه کدوم افسر امنیتی به این راحتی اطلاعات مهم و محرمانه رو در اختیار هاشم جاوید قرار میده تا به این راحتی در اطلاعاتی که به سختی به دست آمده توسط یه آدم ساده لو بره با این کارش باعث مرگ چند نفر شد. نیروهایی امنیتی قابل شناسایی نیستند که در این فیلم به راحتی قابل شناسایی بودند. یا از چه طور این قدر دقیق جای مامورین موساد رو میدونستی که کجاست. در کل آبروی بچه های اطلاعات رو بردین به نظرم خیلی مصنوعی و غیر منطقی بود. لازم بود جناب جیرانی قبل اجرایی فیلم نامه با کارشناس های وزارت اطلاعات یه باز خوانی انجام میداد تا هم فیلم واقعی تر میشد و هم کار بچه های اطلاعات کمی به چشم میمامد. در ضمن اساس کار وزارت اطلاعات این توری نبوده و نیست که شما به تصویر کشیدین. در تجربه های بعدی چه برای وزارت اطلاعات یا وزارت خانه های دیگر سریالی به تصویر کشیدید حتما با کارشناسان آن وزارت خانه مشورت بگیرید تا سریال شما دارای معنی و مفهوم باشد. موفق وموید باشد. والسلام.
  • ۰۲:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    سلام من دوران خدمت را در پلیس آگاهی تهران گذراندم خلاصه عرض میکنم امور اطلاعاتی و عملیاتی ماموران ایرانی در این فیلم بسیار ابتدایی و غیرحرفه ای بود جایی که من خدمت کرده ام پرونده های پیچیده را با ترفندهای پلیسی بسیار دقیق و حرفه ای کشف و تمام میکردند پس مطمئنا وزارت اطلاعات باید خیلی قدرتمند و هوشمند تر از این حرف ها باشد
  • فرهاد ۰۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    چند مشکل اخلاقی در این فیلم وجود داشت 1 ماموران وقتی همدیگر میبینند سلام واحوالپرسی نمیکنند و به تقلید از فیلم های غربی میروند سراغ حرف خودشان 2 به راحتی وارد منزل هم میشوند و میزبان فقط میگوید چای یا قهوه ! 3 ماموران عاجز از چرخاندن زندگی شخصی شان بودند و هرکدام مشکلی داشتند 4 هرکسی در این فیلم با وزارت همکاری کرد کشته شد هاشم جاوید آورام مشرقی
  • ۰۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    جالب اینکه رییس حراست سازمان انرژی اتمی شخصا همه کارها را انجام میدهد و همیشه هم هنگام تصمیم گیری هاج و واج بود
  • ایرانی ۱۰:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    این فیلمنامه را باید می دادند به مهدی فخیم زاده خودش تغییرات لازم را روش انجام می داد و می شاختش
  • مهدی ۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    واقعا بیخود و مسخره کردن به مخاطبان بود من از اول علاقه داشتم اما دیگه فهمیدم چقدر مسخرس قسمتهای اخرش رو نگاه نکردم. مامورین اطلاعاتی ما که اینقدر مبتدی کار میکردن چطور ریگی رو دستگیر کردن . بنظرم یه پاسگاه کلانتری هم کارهای اطلاعاتیش بهتر از اون چیزی بود که ما دیدیم.یا فیلم نسازید یا اینکه یه چیزی شبیه واقعیت درست کنید. بارون شدید می بارید ولی اونور تو خیابون هوا آفتابی بود. خلاصه فقط اعصاب خرد کن بود وبس........................
  • فرزاد ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    جالب این جاست که در آخر فیلم کسی که مشرقی رو با تیر زد جای این که ترتیب نفر دوم و سوم به خصوص توکل رو بده وایساد نگاش کرد که توکل بیاد با تیر بزنتش کجای دنیا این جوریه آخه
  • رضا ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    کلا نیروهای امنیتی ایران 5-6نفر هستن و موساد هم 5-6 نفر!! کسی که درمعرض ترور هست فقط یک نفر محافظ رو دم خونه اش گذاشتن!! موساد کلا یک ساختمون ساده بایک محافظ داره و اطلاعات ایران هم یک زیر زمین!! کارمندان انرژی اتمی به راحتی میرن کشورهای خارجی و تخلیه ی اطلاعاتی میشن!! واقعا جیرانی ترکونده!!
  • ۰۳:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
    0 0
    این کارایی که تو این فیلم نشون داد که بچه های بسیج محله ماهم میتونن انجام بدن ینی ماموران اطلاعاتی ما انقدر ضعیف و مبتدی اند ؟؟؟؟؟؟
  • ۰۳:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
    0 0
    جیرانی تو نابغه ای
  • حسین ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
    0 0
    منظورش اینه که رشت هم اینجوری واینقدر بارون نمیاد که تو این سریال تو تهران نشون داد
  • نکته بین ۰۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
    0 0
    یکی از عوامل جذاب این مجموعه موسیقی متن بسیار زیبای اون بود که با ماهیت خودش داشت کار کردن سربازان گمنام امام زمان رو که همواره اعتقادشون جلو چششونه رو خوب می رسوند. موسیقی با ریتمی کلی نگر و جستجوگر... اما نکته بعدی نحوه ساخت تیتراژ سریال بود که دقیقا شبیه یک سریال جنایی ساخته ایالات محتده است! سریال امریکایی مذکور هم مث این سریال خارجی با صدای یکی از بازگران با ترجمه "" شروع می شود که در هر قسمت صدای بازیگر دیگری پخش می شود. در سریال امریکایی نیز مثل این سریال یکی دو دقیقه بعد از شروع سریال، اسم صداگذار و تدوین و ... و در نهایت اسم کارگردان هنوز داره زیر نویس میشه! این همه کپی برداری چه لزومی داره؟
  • ۰۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
    0 0
    هنديا سالي هزارتا فيلم درميكنن قابل تحملتر از آبدوغ خيار هاي رويايي
  • مهدی ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
    0 0
    تر قرآن انقدر چرت و پرت نگید سریال به این بی نظیری رو دارید تضعیف میکنید به جای اینکه عوامل فیلم و تشویق کنید گند میزنید به همه چی اون دنیا باید جواب بدید خدا ازتون نگذره
  • جرج ۰۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۴
    0 0
    خیلی دوست دارم بدونم موقع ساخت فیلم با کی مشورت میکرده اگه کسی میدونه لطفا بگه
  • ۰۱:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۴
    0 0
    جیرانی کیه ؟؟؟
  • مهدیار ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۴
    0 0
    به نظر شما اگر اسم های ایرانی را از روی این فیلم حذف کنیم از کجای این فیلم می شود فهمید این آقایان نیروهای اطلاعاتی در ایران هستند؟؟ نمونه عینی فیلم های سکولار که هیچ ستخیتی با گفتمان ارزشی اسلامی وحتی تکنیکی وزارت اطلاعات کشورمان ندارند!! حقیقتان افتضاح بود.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس